ماهانماهان، تا این لحظه: 12 سال و 21 روز سن داره

پسر گلم آقا ماهان

واكسن چهار ماهگي پسرم

شب قبل ماهان ساعت 2 خوابيد و فقط يكبار بيدار شد و شيرشو خورد ديگه تا صبح بيدار نشد ساعت هفت و ربع بيدارش كرديم.ماماني شيرش داد و كم كم آماده ي رفتن به بهداشت شديم قبل از اينكه راه بيوفتيم دو برابر وزنش بش استامينوفن داديم خلاصه اينكه ساعت هشت و نيم بود كه 3تايي رفتيم بهداشت نيم ساعتي توي بهداشت معطل شديم تا نوبت چكاب و واكسن 4 ماهگي پسري شد من موندم بيرون و ماهان به همراه مامانش رفت توي اتاق 5دقيقه بعدش صداي گريه ي ماهان بلند شد   ولي خدا رو هزار مرتبه شكر فقط چند ثانيه گريه كرد و ديگه اصلا گريه نكرد اومديم خونه يك ساعتي باش بازي كرديم تا خوابش گرفت.شير خورد و خوابيد 6 ساعت به 6 ساعت هم بش ا...
25 مرداد 1391

واكسن دو ماهگي پسرم

يكي از سخت ترين روزا براي پدر و مادرا روزيه كه ني ني هاشون رو ميبرن براي واكسن زدن براي ما كه خيلي سخت و پر اضطراب بود   ماهان كوچولو وقتي رفتيم بهداشت بيدار بود ولي تا نوبتمون شد آقا خوابشون برد و هركاري كرديم كه بيداربشه نشد كه نشد همين كه خانوم دكتر واكسن رو زد به پاش پسرم با فرياد از خواب پريد   تا رسيديم خونه استامينفن بش داديم يه بيست دقيقه اي هم گريه كرد و بعدش خوابش برد اما چه خوابي؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هنوز خوابش نبرده بيدار ميشد     تا شب همينجوري بود و گريه ميكرد خداروشكر فردا كه از خواب بيدار شد ديگه درد نداشت و مثل روزاي قبل شده بود وزنش هم شده بو...
24 تير 1391
1