چند شعر كودكانه قديمي تقديم به پسرم
عمو زنجیرباف !
بله !
زنجیر منو بافتی ؟
بله !
پشت کوه انداختی ؟
بله!
بابا اومده
چی چی آورده ؟
نخودچی کیشمیش
بخورو بیا
باصدای چی؟
توپولویم توپولو ٬
صورتم مثل هلو٬
چشم و ابروم سیاهه٬
قد و بالام کوتاهه٬
مامان خوبی دارم٬
میشینه توی خونه٬
میدوزه دونه دونه٬
٬پیرهن چین دار منو٬
میپوشم خوشگل میشم
مثل یه دسته گل میشم
رفتم به باغی
دیدم کلاغی
کلاغ زاغی
سنگ و برداشتم
زدم به پایش
پایش خون آمد
بردمش دکتر
دکتر دوا داد
آب انار داد
امروز دادم خورد
فرداش دیدم مرد
عروسک قشنگ من قرمز پوشیده٬
تورختخواب مخمل آبیش خوابیده،
یه روز مامان رفته بازار اونو خریده٬
قشنگ تر از عروسکم هیچکس ندیده٬
عروسک من ٬چشماتو وا کن٬
وقتی که شب شد
٬اون وقت لالا کن٬
حالا بریم توی حیاط با من بازی کن
٬توپ بازی و شن بازی و طناب بازی کن
خرگوش من چه نازه گوشاش چقد درازه
مثل بخاریگرمه چه خوشگل و چه نرمه
دستاشو پیش میاره به روی هم میزاره
میخوره برگ کاهو میپره مثل آهو
ای زنبور طلایی٬
نیش میزنی بلایی٬
زمستونا خوابیدی
٬خواب بهارودیدی٬
پاشو پاشو بهاره
گل واشده دوباره
"یه توپ دارم قلقلیه
سرخ و سفید و آبیه
می زنم زمین، هوا میره
نمی دونی تا کجا میره
من این توپو نداشتم
مشقامو خوب نوشتم
بابام بهم عیدی داد
یه توپ قلقلی داد"
تاب تاب ، عباسی
خدا منو نندازی
اگه می خوای بندازی
بغل مامان- بابا بندازی
یک روز یه آقا خرگوشه
رسید به یه بچه موشه موشه
موشه دوید تو سوراخ
خرگوشه گفت : آخ
وایسا، وایسا، کارت دارم
من خرگوش بی آزارم
بیا از سوراخت بیرون
نمی خوای مهمون
یواش موشه اومد بیرون
یه نگاهی کرد به مهمون
دید که گوشاش درازه
دهنش بازه، بازه
شاید می خواد بخوردم
یا با خودش ببردم
پس می رم پیش مامانم
آنجا می مونم
مادر موشه عاقل بود
زنی با هوش و کامل بود
یه نگاهی کرد به مهمون
گفت ای بچه جون!
این خرگوشه
خیلی خوب و مهربونه
پس برو پیشش سلام کن
بیارش خونه