افطار خونه مادر جون
امروز افطار خونه مادرجون(مامانه مامان مينا) دعوت بوديم
از شب قبلش رفتیم و شب اونجا خوابیدیم.ولی چه خوابیدنی؟
آقا ماهان مگه تا صبح خوابيدن؟ساعت 6 صبح يادشون اومد بايد بخوابه
براي افطار هم خاله نجمه و دايي بهرام اينا هم دعوت بودن
مبينا و درسا كوچولو هم كلي شيطوني كردن
الان هم اومديم خونه و ماهان بغل عمه هانيه اش داره بازي ميكنه
خدا كنه امشب راحت بخوابه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی